محمدصادق روحانی
ولادت
حضرت آیت الله العظمى آقاى سید محمد صادق حسینى روحانى(مد ظله العالى) مردى از تبار مرزبانان دین، فقیه اصولى، برج بلند مرجعیت و زعامت حوزههاى علمیه، صداى رساى آزادى و عدالتخواهى، مجاهد و مبارزه خستگى ناپذیر در ماه شهادت جد غریبش آقا ابا عبدالله الحسین(ع) محرم الحرام سال 1345 هـ ق، 1305 هـ.ش، تابستان 1926 میلادى در شهر دیرپاى علم و تمدن و اندیشه و فرهنگ اسلامى - قم - در خاندانى حسینى تبار، با پیشینهاى از علم و تقوى و فضیلت دیده به جهان گشود.
والدین
والدشان مرحوم حضرت آیت الله آقاى حاج میرزا محمود روحانى(قدس سره) از مفاخر روحانیت و حوزه علمیه قم است که در سال 1307 (هـ.ق) در قم بدنیا آمد. در سال 1330(هـ.ق) وارد نجف اشرف شد و از محضر حضرات آیات عظام آسید ابوالحسن اصفهانى(ره) و میرزاى نائینى(ره) بهرهها برد. مدتى در مشهد مقدس از شاگردان مرحوم آیت الله العظمى حاج آقا حسین طباطبایى قمى(ره) بود. بعد از آن به حوزه علمیه قم آمدند. با تلاش، کوشش و پایمردیهاى ایشان، حضرت آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى(ره) به قم آمدند و تدریس علوم حوزوى را شروع کردند.
ایشان از شاگردان خاص و مخصوص و مورد عنایت آیت الله حایرى بودند.
این عالم متقى و زاهدِ متعبدِ با نفوذ، سالیان سال بعد از فوت پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله العظمى آقاى آسید صادق روحانى(ره) در مسجد آقا ضمن اقامه نماز جماعت، پاسخگوى مسائل شرعى و گره گشاى مشکلات مردم بودند. از اقدامات ایشان مىتوان به همکارى با آیت اللهکاشانى در قضیه ملى شدن نفت، مبارزه جدى با رضاخان در مورد کشفحجاب و دینزدایى از مملکت، دعوت و تلاش براى ورود آیت الله العظمى حایرى به قم، زمینه سازى براى تدریس ایشان و همکارى، همفکرى و یارى جهت تأسیس حوزه علمیه قم و... را نام برد.
این مجتهدِ عابد در 18 شعبان 1381 (هـ.ق) بعد از یک بیمارى طولانى وفات یافت. با پخش خبر فوت این مرد بزرگ، شهرستان قم متلاطم، بازار، درسها و اداره جات تعطیل گردید. در تشییع جنازه بسیار باشکوه ایشان، علاوه بر حضور تمامى مراجع تقلید، بزرگان و مدرسین حوزه، طلاب، بازاریان، کسبه و اداره جات با افراشتن پرچم عزا به صورت هیأتهاى سینهزنى و زنجیر زنى شرکت کردند و پس از اقامه نماز میت توسط فرزند برومندشان حضرت آیت الله العظمى آقاى سید محمد صادق روحانى(دامظله)، در مسجد بالاى سر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شدند. والده شان از سادات حسنى و فرزند آیت الله آقاى حاج سید احمد طباطبایى قمى(ره) است که ایشان سالیان متمادى در صحن حضرت معصومه(س) اقامه نماز جماعت داشتند.
تحصیلات
حضرت آیت الله دروس پایه ادبیات عرب را در قم نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند. سپس در سال 1355 (هـ.ق) در سن 10 سالگى به همراه برادر بزرگترشان براى استفاده از اساتید بزرگ و نام آور حوزه علمیه کهنِ نجفاشرف، رنج و مشکلات هجرت از قم به نجف را پذیرا شدند!! به دلیل هوش و استعداد فوق العاده و حیرت برانگیزشان دوره چند ساله دروس «سطح» را در مدت یکسال به اتمام رساندند و به امتحان و توصیه آیت الله العظمى خویى در سن 11 سالگى وارد درس خارج فقه و اصول شدند. ورود یک نوجوان11 ساله به درس خارج فقه و اصول، آن هم همدوش طلاب با سابقه وبزرگسال حوزه علمیه کهنِ نجف، براى همگان حیرت آور و شوق آفرین بود.
آیت الله زاده میلانى نقل مىکند که: آیت الله العظمى خویى به پدرم آیت اللهالعظمى میلانى فرمودند: افتخار مىکنم به حوزهاى که در آن نوجوان یازده ساله در کنار شاگردان بزرگسال و علماى بزرگ و همراه با آنان «مکاسب» را مىخواند ومطالب مکاسب را بهتر از دیگران مىفهمد و تحلیل مىکند. علاقمندان به علوم اسلامى و حوزوى مىدانند که کتاب ارزشمند مکاسب از تألیفات مرحوم شیخ انصارى است که در حوزههاى علمیه تدریس مىشود و یکى از کتابهاى مهم و سنگین حوزوى است که فهمیدن و درک مطالب آن نیاز به شاگردان با کفایت و پر استعداد دارد.
اساتید
معظمله به دلیل علاقه و پشتکار فراوانشان هر روز در چندین درس مراجع و بزرگان حوزه علمیه که جهان اسلام و عالم تشیع به وجودشان افتخارمىکند، شرکت مىکردند. عمده اساتید ایشان عبارتند از:
1- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج شیخ کاظم شیرازى(قدس سره) (1290 -1367)
2- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج شیخ محمد حسین اصفهانى معروف بهکمپانى (قدس سره) (ت 1361)
3- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج شیخ محمد على کاظمینى(قدس سره)
4- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج سید ابوالحسن اصفهانى(قدس سره) (1284 - 1365)
5- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج شیخ محمدرضا آل یاسین(قدس سره)
6- حضرت آیت الله العظمى آقاى حاج سید ابوالقاسم خویى(قدس سره) (1317 - 1413)
7- حضرت آیت الله العظمى آقاى سید محمد حسین طباطبایى بروجردى (قدس سره) (1292 - 1380)
آیت الله العظمى روحانى از وجود تمامى اساتید نامآور خود استفاده نمودند و خود را همیشه مدیون محبتها و الطاف خالصانه آن بزرگواران (رضوان اللهتعالى علیهم) مىدانند. اما در این میان نقش آیت الله خویى برجستهتر و قابلتوجهتر است. پرورش روح اجتهاد و تکوین فقهى و علمى ایشان، مرهون 15 سال شرکت در دروس خصوصى و عمومى آیت الله العظمى خویى مىباشد. هوش، پشتکار و استعداد معظم له، ایشان را مورد علاقه و توجهخاص اساتید و مراجع، بخصوص مورد عنایت خاصه آیت الله خویى قرارداده بود. آیت الله العظمى خویى(ره) در آن زمان، به اتفاق رأى اغلبعلماء، بزرگان و کارشناسان فقه و اجتهاد ؛ یک فقیه بىنظیر بودند که در اغلب علوم حوزوى نظیر فقه، اصول، کلام، تفسیر، رجال، فلسفه؛ مجتهد وصاحب نظر بودند و آثار منتشره ایشان گواه این مدعاست.
در دروس عمومى آیت الله خویى صدها طلبه شرکت مىکردند که امتیازآیت الله العظمى خویى در شناخت و کشف استعدادهاى طلاب تیزهوش وبسیار موفق بود و سعى فراوان مىکردند تا آن طلبه را زیر نظر گرفته و با ایجاد ارتباط بیشتر با او؛ بتوانند در تربیت آن طلبه کوشا نقش بیشترى را ایفا کنند.
با ورود آیت الله روحانى در دوران نوجوانى به نجف اشرف و شرکت در دروس آیت الله العظمى خویى؛ حوزه علمیه کهنِ نجف اشرف شاهد حضور یک نابغه با درک و استعداد شگرفى بود که چهرهاش نشان از مقام آیت اللهىمىداد.
این نوجوان نابغه باید در دروس سنگین فقه اصول شرکت کند، دروسمختلف را نوشته و آنها را در منزل پاکنویس کند، با دوستان همدورهتحصیلش مباحثه کند و پیش مطالعه براى درسهاى فردا را هم انجام دهد.این مطالعات سنگین آنهم در غربت و با کمترین امکانات موجود؛ در شبانهروز 16 ساعت وقت ایشان را مىگرفت. علاوه بر آن، رسیدگى به کارهاىشخصى از قبیل: تهیه مایحتاج زندگى و تحمل فشارهاى اقتصادى نیز با خودشان بود. معظمله اغلب دورانى را که در نجف اشرف بودند با وضع بسیار سخت و طاقت فرساى اقتصادى مواجه بودند و اغلب، زندگیشان با قرض گرفتن از مغازه داران محل سپرى مىشد. و این بزرگترین رمز و سرمایهگذارى براى تحصیل و عشق و علاقه به آموختن دانش علوم اسلامى است.
تدریس
معظم له تدریس دورههاى مختلف علوم اسلامى را در همان ایام نوجوانىدر صحن حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین على (ع) در نجف اشرف آغازکردند. تقریر دروس حوزه توسط این نوجوان براى طلاب بزرگسال ومیانسال، براى همگان حیرت آور و قابل تقدیر بود.
آیت الله العظمى روحانى پس از مدت کوتاهى که در دروس آیت الله العظمىخویى (ره) شرکت کردند، با تقریر دروس اصول و فقه استاد؛ آنان را براىعدهاى از طلاب و علاقمندان به دروس حوزوى، تدریس مىکردند. دیرىنپائید که چونان خورشیدى در نجف اشرف درخشیدند و به سان درختى پربرگ و بار، برآمدند و در سایهشان خیل مشتاقان را آرامش مىبخشیدند.
به همین دلیل بود که ارتباط آیت الله خویى روز به روز با معظمله بیشترمىشد. با اینکه اغلب آیت الله العظمى خویى در جلسه تدریسشان به کسىاجازه طرح اشکال نمىدادند به آیت الله العظمى روحانى در میان عده ای از شاگردان مىفرمودند: چرا در مباحثهها اشکال نمىکنى. من از شما مىخواهماشکال و ایرادهایى که به نظرتان مىرسد را مطرح کنید .«و این نشان از نبوغفکرى و شایستگى ویژه آیت الله العظمى روحانى دارد.
ارتباط تنگاتنگ استاد و شاگرد تا آنجا ادامه یافت که زیادى از شبهاىتعطیلى آن مرجع فقید (ره) به حجره آیت الله العظمى روحانى مىآمدند وساعتهاى مدیدى به بحث و بررسى مسائل علوم اسلامى مىپرداختند و درانتها معظم له، استاد را تا درب منزلشان همراهى مىکردند.
حضرت آیت الله العظمى خویى در سال 1360 (هـ. ق) هنگامى که آیت اللهالعظمى روحانى فقط 15 سال بیشتر نداشتند، طى نامهاى بسیار مهم، عظمتعلمى، قدرت و استنباط قوى، هوش و ذکاوت این نابغه بزرگ را تأیید و ستودند (متن کامل نامه که به دست خط مبارک آیت الله العظمى خویى مىباشد درسایت اینترنت آیت اللهالعظمى روحانى و در کتابهاى زندگینامه که به زبان عربى و فارسى در لبنان به چاپ رسیده است، موجود است). معظمله به تأیید و مکتوب مهم مراجع و اساتید بزرگوارشان در سن 14 سالگى به درجه اجتهاد نائل آمدند.
ایشان در اواخر سال 1329 (هـ. ش) وارد قم شدند و در اوایل سال 1330(هـ. ش) به تدریس دروس خارج فقه و اصول در صحن مطهر حضرتمعصومه (س) پرداختند. بیش از نیم قرن است که ایشان به تدریس علوم آلمحمد (ص) و تربیت هزاران طلبه فاضل و تشنگان دانش ائمه اطهار مىپردازند. اغلب شاگردان، پرورش یافتگان و حلقه نشینان منبر تدریسشان؛از مدرسین نام آور، فضلا و دانشمندان حوزه و عدهاى در مسیر مرجعیت قرار دارند.
ایشان به هنگام تدریس، متین و گویا سخن مىگویند. به دلیل وسعتاحاطهشان بر موضوعات علمى، از پرداختن به زواید پرهیز مىکنند. درسایشان فشردهاى از آراء و مبانى بزرگان و فقیهان نامى به همراه نظریاتخودشان است که با بحث و استدلال، بر رد یا قبول آن مبانى مىپردازند. درجلسات تدریسشان به مبارزه با جمود، یکسونگرى، احتیاط زدگى، تقلید وپیروى کورکورانه از بزرگان مىپردازند، زیرا معتقدند که تقلید و تعصب و غیر منطقى روى اقوال بزرگان و مبارزه با هر نظر نو، توان علمى را از حوزه مىگیرد. از این رو معظم له با حفظ احترام بزرگان و تأکید بر این امر، با نظراتآنها نقادانه برخورد مىکنند. نظریات جدید و نو، ابتکار در مبانى، خروج ازآراء پیشینیان و ژرف نگرى در تدریس ایشان موج مىزند.
هر چند ایشان به عنوان یک مرجع و فقیه نو اندیش شهرت دارند اما هیچگاه حکم الله را به نام مصلحت یا نواندیشى زیر پا نمىگذارند. فقیهنواندیشى که هیچگاه به انکار سنت و حذف باورهاى دینى نمىپردازد.
آشنایى با آثار حضرت آیت اللَّه العظمى روحانى (دامظله)
معظمله از ابتداى زندگى علمى خویش در راستاى نشر معارف اهلبیتعلیهم السلام و گسترش دانش اسلام، هرگز آرام نگرفتند. زمانى بر مسند تدریس مىنشینند و به تربیت و پرورش هزاران دانشمند فاضل و فرزانه مى پردازند و زمانى دیگر دست به قلم مىشوند و به تألیف کتب ماندگار اسلامى مى پردازند.
ایشان به محض ورود به حوزه علمیه قم و احساس نیاز جامعه حوزوى و اسلامى، همزمان با تدریس درس خارج فقه و اصول در سنین جوانى، دست به تألیف دایرة المعارف فقه اسلامى مى زنند. کتابى ماندگار که بزرگان و اساتید نام آورِ خبره حوزه، مراجع بزرگ تقلید و مدرسین، سر تعظیم و تمجید در برابرش فرو مى آورند.
حضرت آیت اللَّه العظمى بروجردى (ره) دوبار کتاب «فقه الصادق» را همراه خود به جلسه تدریس شان مى برند و به عنوان سند از آن نقل قول و به آن استناد مى کنند.
حضرت آیت اللَّه العظمى خویى (ره) طى نامه ایى مرقوم فرمودند که: من کتاب «فقه الصادق» را شخصاً براى آیت اللَّه کاشف الغطاء بردم و گفتم: ببینید من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نمودهام و چنین عالم محققى را تربیت کرده ام.
رییس دانشگاه الازهر (مهمترین و عالىترین مرکز علمى اهل تسنن) نیز طى نامهاى کتاب عظیم «فقه الصادق» را مى ستاید.
این کتاب سالیان سال است که یکى از رساترین، معتبرترین و مهمترین منبع تدریس فقه و اصول تشیع است. یکى از دلایل مرجعیت و اعلمیت ایشان، ناشى از این تألیفات بخصوص کتاب گرانسنگ «فقه الصادق» است.
تألیفات
1- فقه الصادق (به زبان عربى): دایرة المعارف کامل فقه تشیع. این کتاب عظیم و بزرگ که به عنوان یک منبع مرجع شناخته شده است در 26 جلد بارها در داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است. چاپ جدید آن هم اکنون در 41 جلد (با ذکر منابع و مصادر) منتشر شده است.
آیت الله العظمى روحانى تالیف این مجموعه فقهى را از سال 1370 قمرى (60 سال پیش) آغاز کرده و در سال 1398 هجرى قمرى و در اوج مبارزات بر علیه رژیم ستمشاهى و در حالى که در تبعید به سر مىبردند، نگارش آخرین جلد آن را به پایان رسانده اند.
یکى از امتیازات این مجموعه فقهى آن است که طلاب و محققین را از مراجعه به کتب فقهى جهت اطلاع از آراى دیگر فقیهان بى نیاز مىکند؛ چه آنان که در قرنهاى گذشته مىزیستهاند و چه آن دسته از فقیهان معاصر مانند آیتالله خوئى، میرزاى نائینى، محقق اصفهانى و آیتالله حکیم که پیش از نگارش این مجموعه آراى فقهى خود را عرضه کردهاند و حتى فراتر از این، آراى آن دسته از فقیهانى را گرد آورده است که مراجعه به آثارشان چندان رواج ندارد؛ مانند برخى از آراى آیتالله کاظم شیرازى و آیتالله عبد الکریم حائرى.
از نکات قابل اشاره آنکه حضرت آیتالله العظمى بروجردى(ره) دو بار از کتاب فقهالصادق در منبر تدریس خود مطالبى نقل فرمودند و حضرت آیتاللَّه العظمى خویى(ره) در وصف این کتاب طى نامهاى مرقوم فرمودند که: «من کتاب فقهالصادق را شخصا براى آیتاللَّه کاشف الغطاء بردم و گفتم: ببینید من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نمودهام و چنین عالم محققى را تربیت کردهام».
مهمترین ویژگى و نقاط تمایز موسوعه «فقه الصادق» را مى توان در موارد زیر خلاصه کرد: تمامیت، جامعیت، تتبع و کاوشگرى، پژوهشگرى و تحقیق، توجه به فقه پویا، جدید و به روز بودن، روانى و راحتى متن.
2- «زبدة الاصول» (به زبان عربى): دوره کامل علم اصول فقه که به صورت بحث استدلالى ارائه گردیده است. این کتاب در 6 جلد مىباشد.
3- «منهاج الفقاهه» (به زبان عربى): در 6 جلد مىباشد که حاشیهاى است بر «مکاسب» شیخ انصارى (ره) که به شیوهاى نو و ابتکارى تمامى موارد ارائه شده را بحث و بررسى کردهاند.
4- «المسائل المستحدثه» (به زبان عربى): حضرت آیت اللَّه مبتکر مسائل مستحدثه و ارائه مسائل جدید با ذکر مسایل فقهى، روایى هستند. این کتاب که بارها وبارها در خارج و داخل کشور به چاپ رسیده است شامل ارائه مسائل جدید، نو و مورد ابتلاى جامعه با ذکر دلایل و مستندات فقهى، روایى و قرآنى مىباشد.
5- تعلیق بر «منهاج الصالحین» در 3 جلد (به زبان عربى)
6- تعلیق بر «عروة الوثقى» در 2 جلد (به زبان عربى)
7- تعلیق بر «وسیلة النجاة» (به زبان عربى)
8- رساله در لباس مشکوک (به زبان عربى)
9- رساله در قاعده لاضرر (به زبان عربى)
10- الجبر و الاختیار (به زبان عربى)
11- رساله در قرعه (به زبان عربى)
12- مناسک الحج (به زبان عربى)
13- المسائل المنتخبه (به زبان عربى)
14- رساله در «فروع العلم الاجمالى» (به زبان عربى)
15- الاجتهاد و التقلید (به زبان عربى)
16- القواعد الثلاثه (به زبان عربى)
17- اللقاء الخاص (به زبان عربى) استفتائات
18- «شرح مناسک الحج والعمرة» (به زبان عربى)
19- «اجوبة المسائل الاعتقادیة» (به زبان عربى) استفتائات
20- «السیدة الزهرا(س) بین الفضائل والظلامات» (به زبان عربى)
21- رساله «توضیح المسائل» (به زبان فارسى و اردو)
22- جبر و اختیار (به زبان فارسى)
23- «نظام حکومت در اسلام» (به زبان فارسى و ترکى و اردو)
24- مناسک حج (به زبان فارسى)
25- منتخب احکام (به زبان فارسى)
26- «استفتائات قوه قضائیه و مؤسسه حقوقى وکلاى بین الملل» (به زبان فارسى)
27- احکام فقهى مسائل روز (به زبان فارسى)
28- استفتائات (پرسش و پاسخهاى مسائل شرعى) (به زبان فارسى): که تاکنون در 7 جلد به صورت سؤال و جواب ارائه شده است.
29- «سلسله فتاوى و استفتائات»(به زبان عربى): شامل استفتائات و پاسخهاى مسائل شرعى مىباشد که در 18 جلد تهیه شده و هر جلد شامل 1000 سؤال و جواب است. که تاکنون 2 جلد (التقلید والعقائد - الطهارة) آن به چاپ رسیده است.
30- فضائل و مصائب حضرت زهرا علیها السلام
31- اجوبة المسائل (فى الفکر والعقیدة والتاریخ والاخلاق) در 2 جلد
32- عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام از نگاه آیت الله العظمى روحانى
33- راه سعادت
34- امام زمان (ع) از ولادت تا ظهور
مرجعیت
بعد از تشریف فرمایى ایشان از حوزه علمیه نجف اشرف و شروع به تدریسدرس خارج فقه و اصول و با توجه به نگارش کتاب عظیم فقه الصادق بعداز فوت آیت الله العظمى بروجردى (ره) به پیشنهاد علماء، فضلاء و مدرسین نام آور، رساله عملیه ایشان منتشر شد. طبق آنچه در کتابخانه ملى ایران موجود است، اولین چاپ رساله توضیح المسائل ایشان مربوط به سال 1340(هـ. ش) مى باشد.